خلاصه:
این رمان هم. خنده داره..غمگین.شادی.بزن بزن.. عشقولانه..کلاrdquo; همونایی که دوست دارین.
داستان از دو عشقه دو عقاید مختلف دو دنیای مختلف که یکی پر از شادی و دیگری خالی از محبت و دوست داشتن ولی یک چیز مشترک در آنها آن هم عشق دو احساس ناخواسته در سینه هایشان نشسته
این بگم که اصلاrdquo; مثل همخونه نیست کلا غیر از اونه
خلاصه:آیه , یه دختر چادری ولی شاد و شیطونه که به هیچ عنوان حاضر نیست تن به ازدواج اجباری که پدربزرگش واسه ش درنظر گرفته بده..
بنابه دلایلی می خواد شناسنامه ش رو عوض کنه که موضوع داستان ما از همین شناسنامه شروع میشه..
دلیلش هم اینه که وقتی شناسنامه رو تحویل می گیره می بینه تو قسمت نام همسر اسم یه مرد نوشته شده..
آراسب شخصیت مقابل ایه ست که اعتقادات خودش رو داره..
آیه چادری و اهل نماز و پایبند به اعتقادات ..آراسب جذاب و امروزی اون هم با اعتقادات خاص خودش..این دو درست نقطه ی مقابل هم هستند....پایان خوش
لینک موبایل
لینک pdf
لینک آندروید
لینک تبلت آیفون