خلاصه
شیرین دختر هفده ساله و زیبا روی رمان که خواستگاران فراوانی دارد در جشن عروس دختر عمویش فریده با سروش پسر دایی دختر عمویش آشنا شده که سعی در نزدیک شدن به شیرین دارد اما شیرین به او اعتنایی نمی کند. مادر سروش دوست دارد که او با دختر خاله اش فرزانه ازدواج کند اما سروش به او علاقه ای ندارد و با سماجتهای سروش, بالاخره با شیرین نامزد می شوند. اما در ادامه با رخ دادن یک اشتباه از سوی سروش
لینک موبایل
لینک pdf